ما سراب نيم. ريشه داريم ،
استاده ايم روي خاک .
مثل يک ساقه و کياه ،
تن دادايم .
به آفتاب وآب وباد ،
روي خاک .
مي مکد گرزندگي ،
شهد مرا .
ما هنوزايستاده ايم ،
روي خاک .
جاودانه نيم ،
با طنينِ آرزوها .
زنده ايم .
برجدارپنجره ،
ازشبنم شب .
هرسحر نقش ،
گل ميکشم .
يک ترانه يک غزل را دلنشين ،
با نفسهاي دلبرميکشم .
غرآ
ما سراب نيم. ريشه داريم ، استاده ايم روي خاک ... مثل يک ساقه ي
عشق را درسينه پنهان.کرده بودي ، ديدم ... درقل بند وزندانش.کردي
آخ دلم سوزاند و ، خاکسترم کرد و او ... مثل دشمن نه ، خنجراز پ
مست بودم ازعشق تو ، مثل شراب ... اشکهايم جاري شد ، همچون سيل
منکه مهمان توام ، يک بوسه مهمانم کن ... مي تپد درسينه ام مرغ د
خاک ,ايم ,يک ,نيم ,،با ,،روي ,روي خاک ,خاک مثل ,مثل يک ,،روي خاک ,ايم روي
درباره این سایت